حبابِ نِگرانِ لبِ رود

روزمرگی های تکراری و نخواندنی یک عدد نگران

حبابِ نِگرانِ لبِ رود

روزمرگی های تکراری و نخواندنی یک عدد نگران

یک سری آدم ها هستند که فقط وقتی بهت پیام می دهند که ازت یک کاری میخواهند. پس وقتی پیام می دهند "سلام خوبی؟" یا "هستی؟"یا "فلانی(مثلا داره صدا میکنه)"میدانیم که این یه تله است.حالا جواب دادن یا ندادن,مسئله این است.


 احساس میکنم شاه نعمت الله ولی(که هیچ ایده ای ندارم کی بوده)خیلی تو این موقعیت گیر میکرده که گفته: 


 مبتلایی دیدمش خوش در بلا 


گفتمش خواهی بلا گفتا بلی


که این "گفتمش خواهی بلا" معادله "هستی؟" و "سلام خوبی؟" هست. که منم همیشه بلافاصله با بلی پاسخ میدادم؛و خداروشکر تا الان با آدم هایی مواجه بودم که قدر این زود جواب دادنم را میدانستند.


از فواید بیشمار دانشگاه میتوان به این نمونه اشاره کرد که با گونه بیشعوری(دلم میخواست بگویم گونه نایاب ولی میترسم که انقدرهام نایاب نباشند) آشنا شدم که بابت اینکه زود جواب می دهم قدردان که نیستند هیچی تیکه هم می اندازند. منم انتقام میگیرم.چجوری؟ وقتی باهاشون حرف میزنم به جای بله می گویم بلی.که طبق شعر دوستمون یعنی اونا خود بلا هستن که بهشون میگویم بلی.می دانم انتقام ظریفمو هیچ کس درک نمیکنه و تیکه انداختنم از فرط زیرپوستی بودن به درد عمه ام هم نمیخوره ولی حداقل دل خودم یه کم خنک میشه.



  • حبابِ نگرانِ لبِ رود