حبابِ نِگرانِ لبِ رود

روزمرگی های تکراری و نخواندنی یک عدد نگران

حبابِ نِگرانِ لبِ رود

روزمرگی های تکراری و نخواندنی یک عدد نگران

تولدمه. 

یاد حال پارسال همین موقعم که میافتم فقط از اینکه دوبار زندگی نمی کنیم خوشحال میشم. نمیخواهم دوباره نوزده ساله باشم. هیچ وقت.

پارسال توی این روز عهد کردم که از تکیه ام روی بقیه کم کنم و به خودم متکی شم. فکرکنم تا حدی موفق بودم. امسال هم عهد میکنم که صبرمو بیشتر کنم. بیشتر ضربه هایی که امسال خوردم به خاطر عجولیم بود.


  • حبابِ نگرانِ لبِ رود
از کارهای نکردم ام خسته ام.
  • حبابِ نگرانِ لبِ رود

دارم نان استاپ shameless میبینم. فکر کنم اگر صحنه نداشت سیمای جمهوری اسلامی از جومونگ هم بیشتر تکرارش میکرد که به هممون ثابت شه آمریکایی هام مثل ما بدبختن و هیچ غلطی هم نمیتوانن بکنن.

  • حبابِ نگرانِ لبِ رود

زندگی یه وقت هایی شبیه فیلما پیش میره یا فیلما یه وقتایی شبیه زندگی پیش میرن؟ 

  • حبابِ نگرانِ لبِ رود
فهمیدم که آدم فقط توی رابطه با یارش شکست عشقی نمیخوره؛ موجوداتی هستند که توی رابطه با مادرشون هم هر روز دلشکسته تر از دیروز میشن. بنظرم زیر پای اون مادر بهشت نیست. جهنمه.
  • حبابِ نگرانِ لبِ رود

در توجیه اینکه چرا رابطه اش با دو تا از چهارتا بچه اش شبیه رابطه نامادری سیندرلا و سیندرلاست، میگه که چون مادر خودش مادر خوبی نبوده نمیتونه تعامل مناسب با بچه اش داشته باشه. کلا توجیهش برای همه کمبودهاش همینه.

لعنت به همه ی آدمهایی که به معنای واقعی کلمه بچه" پس میندازن."

  • حبابِ نگرانِ لبِ رود

و انسان شاد بود تا هنگامی که شروع به مقایسه کرد...

  • حبابِ نگرانِ لبِ رود

دوره همی بروبچه های دوران راهنمایی،

رغبت شدید به نرفتن...

خیلی پستم که دروغ گفتم که از زیرش دربرم؟



  • حبابِ نگرانِ لبِ رود

بسته اینترنتی شبانه

3تا6 صبح

ساید افکت: حلقه های سیاه روز افزون در ناحیه تحتانی چشم

  • حبابِ نگرانِ لبِ رود

اینجانب، در کمال هوشیاری و صحت عقل(!)، قسم یاد میکنم که تحت هییچ شرایطی تا پایان عمر حقیر خود، موهایم را از ته نتراشم! اگر میتوانستم قسم میخوردم که دیگه موهامو کوتاه هم نکنم؛ ولی چرا قسمی بخورم که میدونم اگر تا 5 سال دیگه عمر کنم میشکنمش؟

  • حبابِ نگرانِ لبِ رود